[av_textblock size=” font_color=” color=”]

تاریخچه دف و دف نوازی

مقاله دف : موسیقی به عنوان پدیده ای که موجب آرامش و کاهش تنش آدمی است،قدمتی بیش از عمر آدمیان دارد و ساز”دف”نیز،اگر چه زبان و کلامی ندارد،همواره آرام بخش روان آدمی و نشاط بخش وی بوده است.”دف نواز”دل را به کف میگیرد و به دف می کوبد و بر جان دوست می نشاند.
خشک سیمی خشک چوبی خشک پوست
از کجا می آید این آوای دوست

مختصری در تاریخچه دف و دف نوازی:دف،دوب،در زبان مصری به معنای لوحه و خط است.از این زبان وارد اکدی شده”دوپو”و”توپو”گردیده و از این زبانها وارد آرامی شده”دوپ”گردیده و نیز به معنای لوحه و صفحه گرفته شده،بعدها در زبان عربی دف شده و به معنی لوحه به کاررفته است.
“دف”سازی است که أساسا عبارت است از قابی که بر یک طرف و گاه در دو طرفش پوست کشیده شده است و با زدن و یا کشیدن انگشتان بر آن نواخته میشود.بر طبق روایات،نخست در شب زفاف سلیمان و بلقیس دف نواخته شد.به هر حال در هنر قدیم،دف با قاب مستطیل یا مستدیر،هر دو دیده میشود.
دف رایج در ممالک اسلامی را بر حسب شکل قاب(مستطیل یا مستدیر)و دارا بودن اوتار،صنج ها یا صفحات جرنگی،جلاجل یا حلقه ای جرنگی،جرس ها یا زنگها،و یا فقدان آنها،به هفت نوع تقسیم کرده اند،که یکی از آنها به نام قاب مستطیل است که بر دو طرفش پوست کشیده شده است و بقیه قاب مستدیر دارند.از اقسام اخیر،دف دارای حلقه های جرنگی(به نام دایره)در ایران رایج بوده است.دف داری زنگ،در ایران و آسیای مرکزی به نام دایره رایج است.
این ساز بوسیله مسلمانان اسپانیا در اروپا رواج یافته است و در قرن پانزدهم میلادی متروک شد و دیگر بار در قرن هفدهم به وسیله ترکان عثمانی رایج گردید.در قرن نوزدهم این ساز،بعلت ماهیت حماسی بودن نوای آن،بعنوان یکی از سازهای موزیک نظامی شناخته شد.
از معنای لغوی و پیدایشی دف که بگذریم،باید گفت که”دف نوازی”،پردازش اطلاعات غیر کلامی است،کلام موسیقیایی عرفانی و گاه هیجانی.زبان و کلامی ندارد لیکن هر کوبه بی کلامش به هزاران زبان در سخن است.طنین آوای دوست،گوش به گوش،چونان می عشق جملگی را در می رباید:
از می عشق ریختی در دل آدمی اندکی
از دل او به هر دلی دست به دست می رود

بر مردمان نخستین،آهنگ موج دریا،زمزمه نسیم باد،ترنم باران،نوای آبشاران،آوای پرندگان و صدای پای اسبان،موسیقی روح نواز بود،در این دوره که هم زمانی پیدایش آدم و موسیقی است،آدمی به فراست دریافت که طبیعت با او سخنها دارد به هزاران زبان،اگر گوش و چشم جان را باز گذاریم:
چشم دل باز کن که جان بینی
آنچه نادیدنی است آن بینی
آن زمان،نقش موسیقی،آگاه کردن غیر إرادی آدمی بود از وضع طبیعت و بعدها آگاه کردن إرادی برای خبر رسانی و اعلام وقتهای گوناگون با مفاهیم مختلف و از آن پس بود که أفلاطون ندا در داد که:روان إنسان از راه موسیقی،تناسب و هماهنگی می یابد.
موسیقی عرفانی خود یک عشق است و در تاریخ علم می خوانیم که بسیاری از بیماریهای درمان ناپذیر با دارو،با نوای نی و خروش دف،درمان پذیرند.
و اینک موسیقی اصیل إیرانی با ابزاری به نام”دف”در کف عاشقان می خروشد و در ملاقات با حکیمان و هستی شناسان،از پشتوانه علمی بهره جسته،در جایگاهی شایسته نشسته و خاصیت درمانگری،نشانه شناسی و هستی شناسی یافته است.
برگ نوا تبه شد و ساز طرب نماند
ای چنگ ناله بر کش و ای دف خروش کن
و این خروش تا به جاییست که:
پیر محله دف به کف،پنجه به پوست میزند
یا ز تو شکوه میکند یا در دوست میزند

این مطلب را هم ببینید
مترنوم چیست؟

سخن از دف و جایگاه والای آن،تا جایی است که از اعصار دیرین،از این ساز به عنوان سراینده حق و ستاینده تنها معبود،یاد شده است.همچنان که در تورات آمده است:
خداوند سلطنت خواهد کرد تا ابدالآباد،زیرا که اسبهای فرعون با أرابه ها و سوارانش به دریا درآمدند و خداوند آب دریا را برایشانبرگردانید.اما بنی اسرائیل از میان دریا به خشکی رفتند و مریم نبی خواهر هارون دف به دست خود گرفته و همه زنان از عقب وی دف ها گرفته،رقص کنان بیرون آمدند.پس مریم در جواب ایشان گفت:خداوند را بسرایید زیرا که با جلال مظفر شده است.
و در پایان نیز شواهد و مثالهای متعددی از بزرگترین شاعران ایرانی ارائه شده که نماینده اهمیت این ساز پر شکوه و پر معنا از دیر باز می باشد:
سراینده ای این غزل ساز کرد
دف و نی و چنگ را هم آواز کرد
فردوسی:
هله من مطرب عشقم،دگران مطرب زر
دف من دفتر عشق است و دف ایشان دف تر
مولوی:
بی دف بر ما میا که ما در سوریم
برخیز و دهل بزن که مامنصوریم
مولوی:
ای مطرب جان چو دف به دست آمد
این پرده بزن که یار مست آمد
مولوی:
سر نتوانم که بر آرم چو چنگ
گرچه دفم پوست بدرد قفا
سعدی:
من به خیال زاهدی گوشه نشین و طرفه آنک
مغبچه ای ز هر طرف می زندم به چنگ و دف
حافظ:
حدیث عشق را که از حرف و صوت مستغنی است
به ناله دف و نی در خروش و در ولوله بود
حافظ:
دست افشان،پای کوبان دف زنید و صف زنید
زآن که عیشی خوشتر از عیش شباب آمد پدید

[/av_textblock]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Call Now Button